خصوصيات رفتاري فرد ذهن آگاه
ذهن آگاهی، یعنی اینکه شما باید بدانید از زندگی چه میخواهید؟! و در صدد به دست آوردن چه کیفیتی از زندگی هستید؟!
آیا خواستههای شما هنوز به شکل آرزو هستند؟ یا به شکل هدف درآمدهاند و برای دستیابی به آنها اندیشه کردهاید و برنامهریزی انجام داده اید که چگونه خودتان را به آرزوهای تان نزدیک کنید، و چه برنامهای ریخته اید که ساز و کار جهان را هم فعال کنید تا عناصرش را در جهت خدمت به شما و خلق آرزوهای تان به کار گیرد.
موارد فوق همگی در بستر ذهن آگاه شدن ممکن و میسر است و شخصی که نمیداند از دنیا چه میخواهد و گیج و سرگردان است و دائم تمرکزش بر روی ناخواستههاست و از فرآیندها و مکانیزم ها و عملکرد ذهن و ضمیر ناخودآگاه و قوانین این جهان آگاهی ندارد، چطور میخواهد راجع به امور خود تدبیر کند و ذهن خود را در مسیری به کار گیرد که آرزوهایش را عینیت ببخشد.
این اتفاق میسر نخواهد بود مگر زمانی که وی قصد تغییر اوضاع و شرایط به نفع خود را داشته باشد و با عزم و ارادهای قوی سعی در یادگیری و به کارگیری ذهن آگاهی کند و فضای ذهن را از دغدغه ها و نگرانی ها و تشویش ها آزاد سازد و در بیرون از خود به دنبال حل کردن مسائل نباشد. و تشخیص دهد که هر چه هست همین درون است که باید موفق شود آن را در جهت آمال و آرزوهایش تنظیم کند.
حالا که ذهن آگاهی را گزینش کرده و می خواهید در دستور کار زندگی تان قرار دهید، باید به مبادی ورودی ذهنتان نیز حساس شوید.
توجه داشته باشید که:
چه کتابی میخوانید؟!
چه فیلمی میبینید؟!
به چه صوتی گوش میدهید؟!
و با چه آدمی معاشرت میکنید؟!
افکار غالب تان به چه سمت و سویی گردش میکند؟!
و از چه منابعی فکر و ذهن و روحتان تغذیه میشود؟!
کسی که ذهن آگاه است؛ اجازه ندارد هر چیزی را ببیند و هرچیزی را بشنود و هرچیزی را لمس کند یا بو کند یا بچشد.
فرد ذهنآگاه باید کاملاً بر سر راه حواس پنجگانه که ورودی های ذهن هستند، فیلتر بگذارد و در هر محیطی قرار نگیرد؛ تا ذهن و فکرش تحت تاثیر عوامل محیطی، ویروسی نشود.
چون ذهن شما وقتی باور نامناسبی را از کسی گرفت، دیگر به آسانی نمیتوان آن را از روی ذهن پاک کرد و ممکنه، همون رو مورد پردازش قرار بدهد و بصورت یک واقعیت عینی و ملموس به زندگیتان دعوت کند.
ذهن را به مثال کامپیوتری در نظر بگیرید که بر مبنای ورودیها، خروجی تولید میکند.
اگر در زندگیتان چیزی وجود دارد که آنرا نمیخواهید و یا اگر از چیزی متنفر هستید، صحبت کردن راجع به آن را متوقف کنید.
صحبت کردن راجع به یک ناخواسته، یعنی تمرکز بر روی آن، و وقتی بر روی چیزی متمرکز میشوید و کانون توجهتان را بر روی آن قرار میدهید، مفهومش این است که در حال دعوت آن چیز به زندگیتان هستید. چون ساز و کار جهان به گونهای است که هر چیز که در جستن آنی آنی. نکته حائز اهمیت در موضوع ذهن آگاه شدن، پرداختن به جنبه مثبت هر رویدادی است که با آن مواجه میشوید.
هر زمان که دچار نگرانی، افکار منفی، یا استرس مداوم شدید، بدانید که در حال ارسال ارتعاش منفی، برای جذب همان نگرانیها هستید، حال اگر ذهنآگاه شده و در همان لحظه احساسات خود را با چیزهایی هرچند ساده، بهبود ببخشید و حالتان را به مرور بهتر و بهتر نمایید، آن اتفاقات بد اثرشان را از دست میدهند و جهت ارتعاشی شما تغییر خواهد کرد.
درک شما از واقعیت نتیجه باورهایي است که در مورد خود و جهان اطرافتان دارید. شما قادر به دیدن چیزهایی هستید که فایلی از آن در ذهن و ضمیر ناخودآگاهتان دارید.
مثلا اگر باور دارید که در دنیایی زندگی میکنید که روز به روز فقیر، فقیرتر و ثروتمند، ثروتمندتر میشود، با شاهد و مثالهایی روبرو خواهید شد که این موضوع را به شما ثابت میکند، و هر روز با دیدن این شاهد و مثالها به حقانیت باورتان ایمان میآورید، چون به عینه با همین چیزها روبرو میشوید.
موضوع این است که اگر در حال حاضر شما شخص فقیری هستید، این باور به شما کمکی نمیکند و فقط کاری میکند که روز به روز فقیر تر شوید. پس کسی که ذهن آگاه است متوجه است که از کجا ضربه میخورد و فکری به حال فکر و باور خود میکند.
بیشتر بخوانید: رمزگشایی از قدرت ذهن آگاهی
تغيير باور مساوي تغيير افكار در ذهن آگاهی
حال ممکن است سوال کنید فردی که در این شرایط قرار دارد و چنین باوری را دارد چگونه میتواند این باور را در ذهن خود تغییر دهد؟! خوب به نظر من این شخص باید مصادیقی را پیدا کند که در عین حال که از صفر شروع کردهاند و فقیر بودهاند، ولی بعد از تلاش و کوششی ستودنی، مرزهای فقر را درنوردیدهاند و امروز تاج افتخار بر سرشان است و در ردیف موفقترین مردمان جهان قرار گرفتهاند.
مطالعه و تحقیق و تفحص در زندگی این گونه افراد میتواند باور شما را تغییر دهد و باوری جدید جایگزین آن نماید که میشود فقیر بود، ولی با همت و تلاش و ارادهای قوی، برای تغییر شرایط، ثروتمند شد.
پس فردی که ذهن آگاه است مدام در حال کنکاش باورهای خود است، چون میداند که از محل و آبشخور همین باورها در ساختار ذهنیش دنیای بیرونیش ساخته میشود. او میداند که این باورها تاثیر فوق العاده عجیبی بر افکار و احساسات و عادات و رفتارش دارد.
بنابراین هر لحظه خودش را مورد تفتیش قرار میدهد و از خود سوال میکند که از این بهتر چگونه میشود فکر کرد و انجام داد؟!
و چه ایده ای الان میتواند به من کمک کند؟!
او دائم زندگی افراد موفق را بررسی میکند که ببیند آنها چه کردهاند که موفق شدهاند. سعی میکند عادات رفتاری آنها را بررسی کند و خودش را نیز به این گونه عادات و رفتار ها شرطی کند.
فرد ذهنآگاه میداند که سطح موفقیت او به مجموعه برآیند عادات و رفتار روزانهاش و نحوه افکارش و کانون تمرکزش وابسته است.
بنابراین دائم نگاه در آینه وجودی خویش دارد و خودش را رصد میکند و مورد پایش قرار میدهد و میزان کارایی و بهرهوری باورهای خود را مرتباً تحت بررسی قرار می دهد.
و اگر شخصی را پیدا کرد که باور بهتری نسبت به خودش دارد و نتایج بهتری در زندگی و کارش گرفته است، سعی میکند از او الگوبرداری کند و باور قشنگتر او را جایگزین باور خود کند.
در مسير ذهن آگاهی
یک فرد ذهن آگاه میداند که باید ذهن مقدسش را از علفهای هرز پاک و پاکیزه کند، چرا که در عالم ناآگاهی از قبل ممکن است، هر چیز نامناسبی از طرف والدین، مراقبان، مربیان، تلویزیون، اخبار و رسانه ها در آن جای گرفته باشد.
بنابراین از زمانی که ذهنآگاه میشود، لزوم پاک کردن و جایگزینی خیلی از باورهای مخرب و ناکارآمد احساس میشود، و برای جایگزین کردن یک باور سازنده وقت و انرژی میگذارد چون یک فرد ذهنآگاه میداند که وقتی سالیان متمادی زمان برده که باوری در ذهن و ضمیر او شکل گرفته، یک شبه نمیتوان آن را با باوری سازنده جایگزین کرد.
و این امر پروژه ای زمانبر است و حداقل ۲۱ روز خودش را مکلف به انجام تمرین عادت سازی جدید و شرطی سازی ذهن میکند تا مطمئن شود که آن باور پوسیده از دستور کار ذهن خارج شده و باور جدید مبنای کارش قرار گرفته است. فردی که ذهنآگاه است به خوبی میداند که میتواند کنترل کامل ذهن خود را به دست گرفته و به تبع آن کنترل کامل زندگیاش را به دست بگیرد.
هر جای زندگی که نقصی را میبیند به سادگی عبور نمیکند و خود را مورد بازنگری قرار میدهد که ببیند، این رویدادی که با آن مواجه شده، از کجا آب میخورد.
او هیچ اتفاقی را اتفاقی نمیبیند. بنابراین سیستم باورهای خود را زیر نظر می گیرد تا بالاخره موفق شود باور معیوب را شناسایی کند. شخص ذهن آگاه، میداند که باور، کلید دستیابی به تمام خواستهها و آرزوهاست.
بنابراین فرد ذهنآگاه، در مطالعه زندگانی مردمان موفق، به دنبال باورهایی است که آنان را به این درجه از موفقیت رسانیده و سعی میکند، که خودش را نیز به همان باورها تجهیز کند.
فرد ذهنآگاه دائم، در حال خود تنظیمی است، چون میداند که کنترل روحیه و احساسات در فرستادن نوع ارتعاش به جهان هستی نقش دارد، و آگاه است که “احساسات خوب مساوی با اتفاقات خوب” و “احساسات بد مساوی با اتفاقات بد” است.
تغييرات حاصل از ذهن آگاهی
یک شخص ذهن آگاه، آگاه است که اگر ذهنیت و افکار خود را تغییر دهد و نحوه نگرش خود را به موضوعات عوض کند، به تبع آن، احساساتی از آن منتج میشود، که با ارسال ارتعاشات مربوط به آن به جهان، بازگشت فرکانس به گونهای متفاوت را تجربه کند.
چون جهان در نقش یک مبدل انرژي، بازگشت فرکانسهای ارسالی ما را، در قالب مادههای فیزیکی، یا اوضاع و شرایطی، به ما نشان میدهد، تا باز هم ما را آگاه کند که اگر به دنبال کسب نتایج بهتر از زندگیمان هستیم، باید خود را مکلف کنیم که به گونهای بهتر بیاندیشیم و فرکانس مناسبتری ارسال نماییم تا جهان هم که، نقش آیینه را دارد، انعکاس بهتری به سمتمان گسیل دارد.
انسان ذهنآگاه، افکار و باورهایی را که مانع حرکت او میشوند را روی کاغذ آورده، باورهایی مثل من سوادش را ندارم، من تخصصش را ندارم، من نمیتوانم، من در حد و اندازه این کار نیستم، من شایستگی انجام این کار را ندارم، و ….
او بررسی میکند که ببیند از کجا این باورها به او رسیده!! و چه چیزی باعث میشود که وی اینگونه فکر کند و نتواند کاری انجام دهد و پای در مسیر موفقیت بگذارد.
او عادات رفتاری و مکانیزم های دفاعی و ارزشها و خط قرمزهای خود را بررسی میکند و مقایسه ای هم با ساختار فکری و ذهنی آدم های موفق انجام میدهد و عیب ها و نقاط ضعف خود را شناسایی میکند و میداند که وقتی درد کشف شد، درمان هم از راه میرسد.
وی برای حل مشکل و تغییر رفتار و عادت سازی جدید، فکر و اندیشه میکند و باور جدید را هم روی کاغذ میآورد و در قالب یک جدول T در مقابل یک باور معیوب و ناکارآمد، یک باور سازنده و جایگزین را قرار میدهد و برای این جایگزینی در عمل تدبیر می کند، که چگونه به این مهم نائل شود.
و چطور خودش را با شرایط جدید وفق دهد؟! و چطور ذهنش را آماده کند که پذیرای تغییرات جدید باشد؟! چون کار کردن با ذهن هم قلقهای خاص خودش را دارد.
عكسالعمل ذهن قديم در مقابل هر گونه تغيير
يكي از بخشهاي ذهن كه ذهن قديم هست، در حالت عادی با هیچ گونه تغییری سازگار نیست، و مقاومت دارد و تغییرات را پس میزند.
ذهن قدیم شما، تمام تلاشش را میکند که امنیت جانی شما را حفظ کند،چون حفظ امنيت و دور نگهداشتن شما از خطرات، از وظايف اصلي اين بخش از مغز است و بر این اساس هرگونه تغییری را، مساوی تهدیدی در این راستا در نظر میگیرد و بر همین اساس موانعی را بر سر راه این تغییر به وجود میآورد.
و سهولت انجام این کار را به چالش میکشد. مبارزه با افکار منفی که در طول سالیان متمادی تبدیل به عادات رفتاری شدهاند، کار آسانی نخواهد بود و مقاومت های ذهنی هم کار را سختتر میکند. بنابراین باید عزم و اراده کافی برای انجام این مهم، در خودآگاهتان شکل گرفته باشد، تا بلاخره ناخودآگاه را وادار به تسلیم و کرنش نمایید.
یک فرد ذهنآگاه، میداند که زندگی فردای او، محصول افکار امروز اوست.
چه کنم كه به ذهن آگاهی برسم؟!
بنابراین نهتنها کانالهای ورودی ذهن را کنترل و فیلتر میکند، بلکه به مبنا و خاستگاه افکار خویش نیز، توجه دارد و دقت میکند که این گونه افکار از کجا میآید؟!
اگر مثبت است و کارایی دارد که با آن پروبال میدهد و بر آن تمرکز میکند.
و اگر منفی است و از باورهای منفی برخاست میکند، آن باور منفی را شناسایی میکند و بر روی آن کار میکند، تا اثر وجودیش را خنثی سازد، و باوری مناسبتر را جایگزین آن نماید.
او همواره به طرز مثبتی در مورد خود، سخن میگوید، چون میداند، هر فکری را که راجع به خود می کند جذب وجود و هستی اش می شود. بنابراین حواسش را جمع میکند که کلماتی را در مورد خود به کار ببرد، که به خودش صدمهای وارد نسازد، و البته کلمات و جملاتی به کار ببرد، که باعث پیدایش انگیزه و ایجاد روحیه و توان حرکت بشود و او را مصمم و ثابت قدم به ادامه راه و مسیر موفقیت نماید.
او برای خود ارزش قائل است و چنانچه در دور و اطرافش کسانی پیدا شوند، که او را سرزنش و سرکوب میکنند، و ارزش هایش را نادیده میگیرند، ارتباط خود را با آنها قطع میکند.
و به عوامل خارجی اجازه نمیدهد که کنترل ذهنش را به دست بگیرند و سرنوشتش را به مخاطره بیندازند.
او به کسی اجازه نمیدهد که وارد حریم شخصیاش بشود و بخواهد که او را قضاوت کند و هوش و استعداد و نبوغش را زیر سوال ببرد و به عبارتی بخواهد او را نیروی سیاه کند.
در دوره ذهنآگاهي به تفصيل در مورد ذهنآگاهي و اثرات معجزهآساي آن، بر كيفيت رويدادهاي زندگي، صحبت كردهام.
براي تهيه اين دوره از لينك زير استفاده نماييد.
9 دیدگاه برای “كاربرد ذهن آگاهی در زندگي”
سلام جناب آقای عارف عزیز
خداقوت
من دقیقا تغییر سبک زندگیم رو به وسیله کار کردن روی ذهنم با شرکت کردن توی کاسهای فوق العاده استاد به چشم دیدم و با تمام وجود درک کردم. حتی تغییر 180درجه در بعضی زمینه ها
و فکر میکنم یکی از مهمترین عوامل کنترل کانال ورودی هاست که تمام تلاشم رو در مورد داشتم
از خداوند برای شما خانواده عزیز که وجود تک تکتون پر از خیر و برکت است، طول عمر با عزت، آرامش و شادی خواستارم 🙏❤️
سلام
خداقوت
خیلی عالی بودمن خیلی لذت بردم واقعاکاش برسه آن روزی که ذهن آگاه بشیم وخیلی خیلی دوست دارم
ممنونم بابت آموزشهای بی نظیرتون
درود بر استاد عارف مثل همیشه مطالبتان عالی و مفید بود
با درود وعرض ادب واحترام خدمت استاد بزرگوارم جناب آقاي عارف
چه زيبا نگارشتيد(یک فرد ذهن آگاه میداند که باید ذهن مقدسش را از علفهای هرز پاک و پاکیزه کند)
وطبق شاگردي ايم در مكتب شما اين كه زماني كه علف هاي هرز را پاك كرديم شروع به گلكاري كنيم آموخته ها يمان رابیشتر میتوانيم با ذهن آگاهی در لحظهبهلحظه در زندگی روزمرهامان تجربه كنيم.
مانند هر مهارتی، هرچه بیشتر آن را تمرین کنید، راحتتر میشودمثل کاهش استرس و اضطراب
کاهش افسردگی
افزایش احساس خوب و تندرستی
افزایش احساسِ عزتنفس و پذیرش خودمان
نگراني درمورد فرزندمان وآينده امان
استرستان کمتر میشود و افکاری که درگذشته برایمان استرسزا بودند مانند قبل مشکلساز نیستندو
این احساس خوشایند سطح بالایی از پذیرش خود را برايمان ایجاد میکند و باعث میشود کمتر در تلاش و تقلای بیشازحد باشید تا خودمان و یا زندگیمان را تغییر دهیم
ودر پايان سپاسگزارم ازشما ونگارش زيبا وخالصانتون كه در ژرفاي اين نوشته هابقول سعدي:
” طريقت به جز خدمت خلق نیست
به تسبیح و سجاده و دلق نیست
سلام وخداقوت
بسیار سپاسگذارم که اطلاعات مفید وارزنده خود را دراختیار ما قرار میدهید.
بسیار عالی وسودمند بود. مخصوصا الان که شدیدا ذهنم مشغول به موضوعی بود ودر چاره راهکار برای آن بودم.
بسیار ممنونم..موفق وموید باشید.
سلام
شبتون بخیر وخوبی
واقعا سپاسگزارم از صحبت های وفوق العاده موثر تون وعالی بود دقیقا تو زمان خودش و بجا بود متشکرم
درود بر شما خانم مهدیپور عزیز
ممنون از اظهار لطفتون و
سپاسگزارم از توجهتون به مطالب
سلام
خدا قوت
خداقوت جانانه به شما خانواده عزیز و بزرگوار که با اجرای رسالت ارزشمندتون نجات دهنده، امید بخش وروشنا بخش مسیر زندگی ما هستید ودر کنار هم وبا تلاش های جانانه تون، در امر تعلیم و تربیت در راستای رسیدن به آرامش، خود شناسی، خودباوری، خودسازی،….. خداشناسی واقعی به ما، نقش پررنگ خود را در انجام رسالت ارزشمندتان ایفا میکنید.
سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم
و با تمام وجودم، دستان یکایک شما عزیزانم رو میبوسم.
موفقیت هاتون روزافزون
و از صمیم قلبم بهترین ها رو براتون آرزومندم.
🌹🌹🌹 🌹 🌹🌹🌹
❤️❤️❤️ ❤️ ❤️❤️❤️
درود بر شما بزرگوار
سپاسگزارم از اظهار لطف و محبتتون
امیدوارم بتوانیم آنطور که فرمودین، رسالت خویش را در رشد و ارتقاء کیفیت زندگی تمامی مردمان این سرزمین ادا نماییم.